مانع اصلی تولید الگوی پیشرفت اسلامی چیست؟
جمعه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۲، ۰۷:۴۳ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
حدود پنج سال است که از شروع گفتمان سازی در موضوع دهه عدالت و پیشرفت و مسائل مربوط به الگوی پیشرفت اسلامی می گذرد و امروز در آستانه های انتخابات یازدهمین ریاست جمهوری هستیم، مسئله ای که نیاز به موشکافی و دقت دارد اینست که چرا با گذشت حدود پنج سال از اولین سخنرانی مقام معظم رهبری درباره لزوم گفتمان سازی راجع به عدالت و پیشرفت توأمان چرا هیچ یک از نامزدهای انتخابات و هیچ یک از کارشناسان سیاسی، فرهنگی و اقتصادی درباره مسئله مهم و اساسی الگوی پیشرفت اسلامی نیست.نه تنها مسئله اصلی ایشان مسئله عدالت و پیشرفت نیست بلکه آنچه که همه بر آن تکیه دارند و دائماً پافشاری می کنند مسئله الگوهای توسعه می باشد. استفاده از الگوهای توسعه غربی زمانی برای یک کشور مفید است که آینده خویش را توسعه یافتگی تعریف کرده و خود را عقب مانده یا در حال توسعه بداند.
امّا ملتی که آینده خویش را اسلامی شدن و زمینه سازی ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تعریف کرده باشد و تمدن سازی اسلامی را به عنوان آینده خویش مشخص و معین نموده باشد، قطعاً نمی تواند با الگو های توسعه غربی به چنین تمدن و آینده ای دست یابد، زیرا الگوهای توسعه غربی ابزار تحقق توسعه یافتگی و رفتن به سمت تمدن غربی ست که آرمان ها و اهدافی جز آرمان ها و اهداف نظام اسلامی را دنبال می کند.
ساخت تمدن نوین اسلامی و زمینه سازی ظهور حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف نیازمند الگویی متناسب با تحقق این آرمانها و اهداف می باشد. بررسی علل چنین عملکردی آن هم در دهه ی عدالت و پیشرفت از سوی کسانی که قرار است منتخب مردم به عنوان ریاست جمهوری یازدهم جمهوری اسلامی شوند، ضروری می باشد.
اصلی ترین مانع توجه نخبگان سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، علی الخصوص نامزدهای ریاست جمهوری یازدهم به مسئله الگوی پیشرفت اسلامی به عنوان ابزار محقق کننده ی تمدن نوین اسلامی وزمینه سازی ظهور حضرت ولی عصر اروحنا لتراب مقدمه الفداء را می توان در یکسان انگاری مفهوم پیشرفت اسلامی و اصطلاح توسعه غربی جستجو کرد.
ایشان الگوی توسعه غربی را نهایتاً با در نظر گرفتن اقلیم و بوم و فرهنگ ایران به عنوان همان الگوی پیشرفت اسلامی مد نظر مقام معظم رهبری تلقی کرده و حتی معتقدند که تفاوتی بین استفاده از اصطلاح الگوی پیشرفت اسلامی یا الگوی توسعه غربی وجود ندارد و این تنها یک تفاوت در نوع کلمه می باشد، امّا به لحاظ معنوی هر دو از یک معنا خبر می دهند.
به همین منظور وقتی می خواهند راجع به الگوی پیشرفت اسلامی صحبت کنند، از الزامات، برنامه ها و ویژگی های توسعه غربی بحث کرده و بی توجه به تفاوت های ماهوی این دو اصطلاح و تعارض میان الزمات الگوی توسعه و الگوی پیشرفت اسلامی، معنایی بومی شده از الگوی توسعه غربی به عنوان الگوی پیشرفت اسلامی مورد بحث و برنامه ریزی قرار می دهند.
شروع مقابله با این خطر و مانع اصلی در مسیر تحقق و تولید الگوی پیشرفت اسلامی به عنوان ابزار تولید الگوی پیشرفت اسلامی، قطعاً تبیین جهت حرکت انقلاب اسلامی و ایده محوری این انقلاب و بازخوانی آن در فضای نخبگانی و عمومی جامعه می باشد، زیرا جامعه ای که آرمان خویش را تمدن سازی نوین اسلامی برای تحقق ظهور قرار داده باشد قطعاً الگوی توسعه غربی را ابزار محقق کننده ی آن هدف ندانسته و لذا به دنبال تولید ابزار متناسب با آن ایده ی محوری خویش خواهد رفت.
بنابراین اولین کار برای جلوگیری از یکسان انگاری توسعه غربی با پیشرفت اسلامی تبیین ایده محوری انقلاب اسلامی به عنوان آینده محتمل و قابل قبول مردم و مسئولین می باشد. اگر ایده محوری جمهوری اسلامی ایران به درستی و به صورت فراگیر مورد دقت قرار گرفته و موضوع گفتمان محافل علمی و کارشناسی وعمومی قرار گیرد، نتیجه ای که به دست می آید دقت در لوازم و التزامات ابزار محقق کننده این هدف و آرمان می باشد و در این صورت جامعه به تفاوت های میان توسعه غربی و الگوی پیشرفت اسلامی توجه خواهند کرد.
پس می توان عدم توجه مسئولین و نخبگان جامعه به مسئله الگوی پیشرفت اسلامی را حاصل عدم توجه به تفاوت میان الگوی پیشرفت اسلامی والگوی توسعه غربی و یکسان انگاری این دو دانسته و یکسان انگاری را هم حاصل عدم توجه به ایده محوری انقلاب اسلامی به عنوان یک انقلاب تمدن ساز اسلامی برای تحقق ظهور حضرت ولی عصر معرفی نموده و راه حل آن توجه به ایده محوری انقلاب مبنی بر تمدن سازی نوین اسلامی به صورت گسترده و عمیق در جامعه می باشد.
۹۲/۰۳/۱۷
از اینکه به فعالیت های کار گروه کرج توجه دارید، تشکر میکنم.
و برای یادگیری هر زمان که بفرمایید، انشاالله آماده ایم.
اگر مقدور بود دیگر محصولات کار گروه کرج را هم بررسی بفرمایید.
التماس دعا